مصاحبه کوتاه با سیفو حلاج
لطفاً خودتان را معرفی بفرمائید؟
من محمدرضا حلاج متولد ۱۳۶۴، مهندس نرمافزار هستم و اکنون در دانشگاه شاهد در رشته فیزیولوژی تربیت بدنی مقطع کارشناسی ارشد درس میخوانم. شغلم برنامهنویسی است و کارمند یک شرکت خصوصی هستم. وینگچون هم به عنوان تفریح کار میکنم. باشگاهها هم توسط مربیها فعالیت دارند و من نیز بر روند کارها نظارت دارم و هفتهای یک بار برای مربیها کلاس خصوصی برگزار میکنم.
لطفاً در خصوص تفاوت رشته وینگچون با سایر رشتههای رزمی توضیحاتی را بفرمایید.
رشته وینگچون ماهیتاً از ۴۰۰ سال پیش توسط یک خانم ابداع شد. هدفش این بود با کمترین نیرو و انرژی بتوان از خود دفاع کرد. یعنی از نیروی حریف استفاده گردد و جایی که مازاد نیروی شما وجود داشته باشد تخلیه شود که در هر یک از مراحل فنون خاص خود را دارد. خصوصیت دیگر این است که دفاع و حمله همزمان است و مزیت دیگر این بوده که مسیرهای مشت زدن کوتاهتر است و به همین دلیل سرعت مشت زدن بالا میرود.
موضوع دیگر که جزء مزایای این رشته بوده و در سایر رشته ها وجود ندارد این است که با حواس زیاد کار میکند. از حسهای دست زیاد استفاده میکند که سایر رشتهها ندارند. یعنی کسی تعریفی به نام دانچی ندارد. این تعریف عمومی این رشته است. مزیت دیگر این است که کوچک، بزرگ، جوان، پیر و همه میتوانند آموزش ببینند. یعنی نیاز به قدرت بدنی زیاد و انجام حرکات محیّرالعقول ندارد تا فرد بتواند حتماً از خودش دفاع کند.
لطفاً در خصوص نحوه علاقهمندیتان به این رشته توضیحاتی را بفرمایید.
من جیتکاندو کار میکردم. یک روز برادرم آمد و گفت که در شرکت ما فردی که در رشتهای به نام وینگچون کار میکند، با همکاران صحبت شده و مشتی وارد نموده و طرف نیز به سمت کمدها پرت شده است. مشت او هم از فاصله نزدیک بوده است. سپس به باشگاه امنزاده که محل تمرین ایشان بود مراجعه کردم. این فرد دایسیفو حسین قربانخانلو بود. آن موقع WT کار میکردیم و آقای کوروش گیلانی در آنجا باشگاه داشت. دیدم که مربی ارشدی به نام کوروش گیلانی هست و ده تا بیست نفر هم مربیهای مشکی و ۷۰ تا ۸۰ نفر هم شاگرد دارند. یکی از مربیها به نام آقای علی کریمی آمد و با من صحبت کرد. در ظاهر یک فرد لاغر بود. به برادرم گفتم که حریف او میشوم. چون در جیتکاندو همه استادهای ما هیکل درشت داشتند. رفتم و از من پرسید که اگر دعوا کنی چطور دعوا میکنی؟ گفت بزن! زدم و من را توی در و دیوار پرت کرد. بعد پرسید که دیگر چه چیزی بلدی؟ گفتم که مشت بلدم. گفت بزن. باز هم دفاع کرد از اینجا بود که علاقه من نسبت به این رشته شکل گرفت و ثبت نام کردم، سال ۱۳۸۱٫
WT را شروع کردم تا اینکه Emin Boztepe به ایران آمد و مربیهای ما به عضویت ابماس (EBMAS) درآمدند. وینگچون به سبک ابماس را شروع کردیم. تا الان البته چند سالی هست که از ابماس جدا شدیم اما همان رشته را کار میکنیم. مشوق من اول مربیهایم بودند. در آن دوره ابتدا علی کریمی مربی مستقیم من بود و بعد که دای سیفو قربانخانلو، ابماس ایران را راهاندازی کرد و خود دایسیفو کمکم کرد و باشگاه گرفتم و به من مربیگری یاد داد تا به اینجا رسیدم.
در این رشته چه محدودیتهایی وجود دارد؟ آیا افراد معلول می توانند این رشته حضور پیدا کنند؟
نه محدودیتی ندارد. مثلاً آن موقعی که با آقای کریمی کار میکردیم استاد ارشد ما آقای کریمی بود و یک شاگرد جانباز داشتیم که با پای مصنوعی تمرین میکرد. البته پای ایشان از ساق پا مصنوعی بود. همین الان افرادی نیز هستند که پنجاه یا هفتاد سال سن دارند و تمرین میکنند و یا سن پایینی دارند. ممکن است فردی ستون فقراتش مشکل داشته باشد. نه هیچ محدودیتی ندارد. فقط باید مراقب باشید که در باشگاه با راهنمایی مربی به جاهایی که حساس است فشار نیاورید.
چقدر مردم با این رشته آشنا هستند؟
خیلی کم. چون فدارسیون نداریم وینگچون را نمی شناسند. البته بیشتر از ۳۰ – ۴۰ سال نیست که رشته وینگچون وارد ایران شده. الان آشنایی مردم با این رشته بهواسطه فیلمهای استاد ایپ است؛ فیلمهای Ip Man.
تاکنون چه موفقیت هایی در این رشته به دست آوردهاید؟
موفقیت را باید اساتید عنوان کنند. اما توانستهام تکنسینی را از ابماس بگیرم و درجه دو و سه تکنسینی را از دایسیفو که اون موقع که جدا شده بود و سبک وینگچون ایران را راهانداخت بگیرم. الان درجه چهار را دارم تمرین میکنم و برای پنج و شش با دو سه تا از ارشدها و دایسیفو با یکی از اساتید چینی کار میکنیم تا یک سری احکام را از او بگیریم. البته مدارک فدراسیونی هم داریم. مثلاً دان چهار نانچوان دارم و مدرک مربیگری و داوری هم دارم.
ما مجموعه ورزشی به نام سیفو(sifo) راه انداختیم ، اما سبک نزدیم. گروه آموزشی زدیم. یعنی چند نفر دور هم جمع شدیم و روش خاصی را در آموزش ابداع کردیم؛ مثلاً بدنسازی اختصاصاً وینگچون باشد. نه بدنسازی که برای تناسب اندام انجام میدهند. از دو سال پیش این روند را شروع کردهایم. در حال حاضر آکادمیهای شهر ری، مینیسیتی، جردن و میدان جمهوری و شعبه خانمها فعال هستند. گروه خصوصی هم داریم که مربیها برگزار میکنند ، یک سری بچههای کارمند این گروه را داریم که کار طراحی سایت، سئوی سایت، وکالت، فیلمبرداری، تدوین و… را انجام میدهند. به جایی رسیدهایم که به آنها درصدی هر چند کم حقوق پرداخت کنیم. یعنی به افرادی که به ما کمک میکنند هر از گاهی کمک مالی داشته باشیم تا جدیتر شویم و برایشان بیمه رد کنیم و حقوق پرداخت کنیم و به وینگچون به عنوان شغل نگاه کنند. به این ترتیب مطمئناً موفقتر خواهیم بود.
چه برنامههایی برای آینده حرفهایتان دارید؟
اگر خدا بخواهد میخواهم که رشته وینگچون را به همه ایران معرفی کنم. همه ایران حداقل وینگچون را بشناسند و یا اگر تمرین نکنند دست کم بشناسند. برنامه دیگه این است که این رشته را وارد برخی از ارگانها کنیم و جلو برویم. اما بحث اصلی این است که همه وینگچون را بشناسند و از آن استفاده کنند.
از نظر شما وینگچون چه تأثیرات جسمی، روانی و اجتماعی دارد؟
درباره بحث جسمی، کلاً رشته رزمی روی بدن تأثیر مثبت دارد یعنی آمادگی جسمانی را بالا نگه میدارد. از نظر روانی از این جهت که با کمترین توان روحیه میگیری که بقیه مراحل زندگی را که اگر ضعیف هستی به جاهایی برسی. رشته رزمی کلاً اراده را بالا میبرد و آن را تقویت میکند. به عنوان مثال کودکانی که درس میخوانند اگر خسته شوند استراحت میکنند، اما در ورزش اینگونه نیست. شما اگر خسته شدید ابتدای شروع پیشرفت است. یعنی باید خستگی را رد کنی تازه پیشرفت شما شروع میشود.
آیا در رشته وینگچون محدودیت جنسیتی وجود دارد؟
محدودیت جنسیتی وجود ندارد چون مبدع این رشته یک خانم بوده است، اما محدودیت سنی از این نظر باید باشد که مفهوم دفاع شخصی را بداند. اینکه چرا دفاع شخصی کار میکند و هر جایی استفاده نکند و در جای خود و درست استفاده نماید. یعنی یک چهار ساله که معنی دفاع شخصی را متوجه نمیشود به نظر من زود است برای شروع وینگ چون.
برای جوانان چه توصیهای دارید؟
اگر صدای من به آنها میرسد، وینگچون در ایران ۵ تا ۶ شاخه دارد. هر کدام را با هر استادی که توانستند تمرین کنند. به این فکر نکنند که پیش چه کسی بروم و چگونه شروع کنم. رشته وینگچون را شروع کنید و به درجه ۸ تا ۹ برسید و یا به درجه سیهینگی برسید و بعد در باشگاهها چرخ بزنید و ببینید که چه تفاوتهایی با هم دارند، اما هر وینگچونی را توانستید شروع کنید و یاد بگیرید. ما هم در حال تهیه سیدیهای آموزشی هستیم. همین الان نیز درجه یک، دو و سه را درسایت خود آپلود کردهایم و هر سال هم در سالگرد تأسیس باشگاه یک درجه را میگذاریم، لذا به صورت مجازی هم میتوانند کار کنند.
در خصوص مدارکی که اعطا می شود توضیحاتی را بفرمایید.
ما مدارکی را که ارایه میدهیم این است که به امضای دایسیفو حسین است که ایشان سبکی را به نام وینگچون ایران زدهاند که هیچ تفاوتی با ابماس ندارد. یعنی همه آن دادههایی را که از ابماس یاد گرفتهایم همان را آموزش میدهیم. چیزی را اضافه و یا کم نکردهایم. فقط مدارک ابماس را ارایه نمیدهیم. با دایسیفو حسین کار میکنیم که بنیانگذار ابماس در ایران را دارند و درجه ۵ تکنسینی را از گرند مستر Emin Boztepe گرفتهاند. من هم خودم درجه دو و سه را از ایشان با افتخار گرفتهام.
مصاحبه کننده: سلمان قادری
دیدگاهی در مورد “مصاحبه با سیفو حلاج”
آقا ما چیزی به نام دای سیفو یا دای سی هینگ نداریم هی نگید.
خود سیفو قربانحانلو شاگرد سیفو قهرمانی بوده ولی هیچ وقت کلامی گفته نشده.
وینگ چون مدیون سیفو قهرمانیه
سلام و عرض ادب
این القاب برگرفته از استاد امین بوزتپه بوده که از آن زمانی که در سیستم(ابماس) ایشان کار میکردیم با این تقسیم بندی ها مربیان مشخص می شد.
و اکنون هم طبق روال گذشته عمل کرده ایم.
اینکه وینگ چون مدیون بزرگواران و اساتیدی مثل استاد قهرمانی است شکی نیست و اینکه سیفو قربانخانلو شاگرد ایشان بوده هم مشخص است.
هم از خود ایشان هر بار در سمینار ها مطرح شده و هم عکس های استاد قهرمانی هست که تمامی بزرگوارانی که الان سبکی در دست دارند شاگرد ایشان بوده اند.
ممنون بابت تقدیر و حمایت شما عزیز از اساتید و پیشکسوتان وینگ چون
و ممنون بابت کامت شما