آخرین اخبار

تجربیات

درجه 6

در این بخش شما عزیزان میتوانید خاطرات،دل نوشته ها،نظرات و پیشنهادات خود را؛ درباره وینگچون، کونگفو و یا مربیان  در قسمت نظرات یادداشت کنید و با دیگران به اشتراک بگذارید.

۲.۷/۵ - (۳ امتیاز)
بازگشت به لیست

دیدگاهی در مورد “تجربیات

  1. نغمه تقوی گفت:

    *تجربیات*
    وینگ‌چون رو برای دفاع شخصی، و در
    شرایطی که فقط تفاله‌ای از وجودم باقی مونده بود شروع کردم و اصلا روحم هم خبر نداشت وارد چجور مسیری شدم. کمتر از سه ماه طول کشید که بعد از نمی‌دونم چند سال بالاخره تونستم با خاطره‌ای که عین خوره به جونم افتاده بود کنار بیام. تازه به وینگ‌چون وابسته شده بودم که دوتا پزشک ماهر دستور اکید دادند بیخیال وینگ‌چون بشم چون ممکن بود عصب آسیب دیده‌ی دست چپم بدتر بشه و حتی کار به جراحی بکشه‌!!! گریون به مربیم، سیهینگ مرتضی شمس، پیام دادم که آیا با این شرایط میشه بازم بیام سر کلاس و مثلا ملایم تمرین کنیم؟ با روی باز و امید دهنده نوشتند: «چرا نمیشه، درستش میکنیم.» یه مدت فقط با دست راست کار کردیم.‌ حس فیلیپ بایری بهم دست می‌داد? و تهش چی شد؟ عصب دستم درمان شد! غیر ممکن ممکن شد! ادامه دادیم.‌ چند ماه گذشت و یه مشکل روحی حل شد که فقط چند سال از خودم کوچیک‌تر بود!!!
    الان سه یا چهار ماهه که با روانی سالم و جسمی به مراتب قوی‌تر از قبل، دارم فقط و فقط به تمرین‌هام و بهتر شدن تو تمرینات و شاید مربی شدن در آینده فکر میکنم.
    با تشکر از گروه آموزشی سیفو خصوصاً مربی بسیار صبورم، سیهینگ مرتضی شمس که با تمام ناتوانی‌های من مدارا کردند?

  2. سلام
    من خواستم اولین خاطره رو خودم شروع کنم. خصوصیت اخلاقی من اینه که موقع تمرین لبخند میزنم اینو عموم بچه ها دیدن و بعضا هم گفتن که سیفو کلاس شما شبیه کلاس های رزمی نیست و باید یکم بد اخلاقی و خشونت و فلان داشته باشی. وقتی با استاد خودم مستر حسین کار میکردم خو به تبع میخندیدم و بیشتر هم موقع کتک خوردن هام میخندیدم تا اینکه ی روز ما به ی مناسبتی از مستر حسین دعوت کردیم بیاد باشگاه یادم نیست موضوع چی بود اما ایشون اومد و با بچه ها شروع کرد به تمرین و بعد حدود نیم ساعت تمرین یهو داد زد گفت حلاج بچه هات هم مثل خودت دیوونه هستن و موقع تمرین کتک خوردن میخندن و همه دوباره خندیدن. من خیلی قائل به فشار تو تمرین نیستم و بیشتر سعی میکنم فهم برا دانشجو بوجود بیاد که بتونه خودش با دلایل مشخص به خودش فشار بیاره و همیشه برای تمرین منتظر فشار مربی نباشه. لبخند جز اساسی کلاس های تمرینی منه. امیدوارم این کاری که سیهینگ امیر رضا و با زحمت مهندس قاسمی راه انداختن به فروم و کار های بهتر و موفق تر بیانجامد.

  3. امیررضا تنکابنی گفت:

    سلام
    یادم اولین باری که اومدم باشگاه، نه وینگ چون رو میشناختم و نه فیلم ایپ من رو دیده بودم. فقط برای ورزش کردن و اوقات فراغت ثبت نام کردم و هدفم هم فقط سه ماه تابستون بود. یادم روز اول سیفو حلاج گفت این ورزش با بقیه ورزش‌ها فرق داره؛ من اون لحظه این جمله رو روی حساب بازار گرمی گذاشتم اما با گذشت زمان همه چیز عوض شد و خودم شروع کردم به جستجو درباره وینگ چون ، تاریخچه اون و….. . بعد از سه ماه باز هم کلاس های وینگ چون ادامه دادم با اینکه چندین بار جای باشگاه تغییر کرد اما من مصمم بودک که ادامه بدم. الان که چهار سال از اون زمان میگذره به حقیقت حرف سیفو حلاج پی‌میبرم.

  4. حسن صالحی گفت:

    بنده خودم بعد از تجربه حداقل ۳ نوع سبک رزمی به دنبال سبکی که واقعا کاربردی باشه بودم تا اینکه به وینگ چون رسیدم.
    یادم میاد اولین چیزی که تو این سبک منو جذب کرد وقتی بود که برای اولین بار با سیفو حلاج آشنا شدم و درمورد قابلیت های سبک توضیحاتی داد و اینکه در عمل نشون داد که این سبک به دور از حرکات اضافه و کاملا کاربردی طراحی شده. البته که سبک آموزش سیفو هم متد خاص خودشو داره و سعی بر این داره روز به روز علمی تر و کاملتر آموزشها رو پیش ببره. انشالله که موفقیت روز افزون داشته باشند.

    1. ادمین گفت:

      ممنون از محبتتان

  5. سپهر حجت پناه گفت:

    من همیشه به خاطر بدن نسبتا ضعیفم و کف پای صاف، آرزوی داشتن یک بدن ورزیده و قوی رو داشتم از سمتی هیچ وقت از بدنسازی خوشم نمیومد و هرباری که شروع کردم بعد یکی دو ماه ولش میکردم و اون یکنواختیه دلم رو میزد. از سمتی میدونستم بدن خوب چیزی نیست که دنبالش باشم و احتمال خیلی زیاد بعد اینکه بدستش بیارم انگیزه ای برای ادامه دادن ندارم مثل خیلیا که از بدن خوب فقط یه عکس تو گوشیشون دارن. تازه مسیر گیاهخواری رو شروع کرده بودم و از سمتی هم میخواستم به همه ثابت کنم که میشه وگان بود و بدن ورزیده داشت و سخت تمرین کرد و منافاتی باهم ندارن.
    بارها میشد که فیلم های رزمی رو نگاه میکردم و دلم میخواست که میتونستم توانایی دفاع از خودم و اطرافیانم رو کسب کنم.
    از بین همه سبکا وینگ چون رو از سر فیلم ایپ من خیلی بیشتر دوست داشتم بابت اینکه میدونستم بدنم به نسبت ضعیف تره و شعار این سبک این بود که قدرت بدنی اهمیتی نداره. مدتی رو تو اینترنت سرچ کردم بابت اینکه ببینم ایا تو ایران باشگاه یا مربی خوبی هست که این سبک رو درست بتونه اموزش بده اما اون زمان چیزی پیدا نکردم
    کلاس بوکس و کیک بوکس ثبت نام کردم سه ماهی هم رفتم اما جو باشگاه هایی که رفتم عموما جالب نبود و بی ادبی اعم از شاگرد و استاد و عدم توازن سطوح بچه ها به وضوح حس می شد
    دست از پا دراز تر برگشتم مدتی گذشت اما اینکه نتونستم وینگ چون یاد بگیرم یه حسرت شد برام. تا اینکه شاید یکی دو سال بعد مجدد فکر پیدا کردن باشگاه زد به سرم، سایت سیفو حلاج با یکی دوتای دگ رو پیدا کردم شروع کردم مقایسه، و محتویات و مطالب این سایت با اختلاف زیادی بیشتر و کامل تر از بقیه بود و بقیه عملا چهارتا عکس با فیگور گذاشته بودن هوم پیج.
    یک سری اموزش رایگان توی سایت بود که تک تک اونارو با جزئیات بارها نگاه کردم. متوجه شدم که توی یوتیوب و اینستا پیج دارن و اونجا خیلی کاملتر دارن تولید محتوا میکنن، یادمه یه شب خونه بودم و شاید چندین ساعت فقط داشتم این فیلمارو نگاه میکردم، تا مدت ها کارم همین بود، دنبال کردن پیج و محتوا. تا اینکه بالاخره قانع شدم که اموزش این استاد قطعا همونیه که من دنبالشم و این مدل اموزش برای من جواب میده. با شماره تماس گرفتم و روز اول که اومدم باشگاه جو و محیط رو دیدم، تفاوت سطح فرهنگی با کلاس قبلی که رفته بودم و مدل اموزشی متفاوت، و برای من جذاب، چیزی بود که بیشتر از همه مشتاقم کرده بود که حتما بیام.و همینم شد
    تا امروز ۷ ماهه که دارم ادامه میدم و قدرت بدنیم به نسبت اولا به شدت تغییر کرده و منی که یدونه شنا رو زانوم نمیتونستم برم و از سیفو دنبال راهی بودم که این شرایط رو تغییر بدم الان رسیدم به جایی که روزانه ۱۰۰ تا شنا بدون زانو میرم و فکر میکنم با اینکه راه زیادی نیومدم اگر اتفاقی برام بیوفته بتونم از خودم دفاع کنم.
    این مسیر تا همینجاشم ساده نبود و هر تصمیمی یک سری هزینه ها داره، مثالش برای من ساعت باشگاه بود که باید هرسری مرخصی میگرفتم و تو ترافیک میبودم و کبودی هایی که عموما همیشه باهاته اما انقد جو باشگاه و این سبک جذابه که واقعا به بیشتر از اینام می ارزه
    سخن کوتاه کنم یکی از بهترین تصمیم هاییه که تو زندگیم گرفتم و نسبت به قبل آدم شادتر و با اعتماد به نفس تری شدم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *