مقالات

نظم و ضد نظم

نظم و ضد نظم

اکثر هنر جویان رزمی احساس میکنند تکنیک هایشان به قدر کافی موثر نیست، بنابراین به این نتیجه میرسند که در کنار تمرین خود در یک رشته رزمی یاد گرفتن و بکار بردن یک تکنیک حمله یا دفاع خاص از یک رشته دیگر و سپس بکار گرفتن آن در رشته ی خود باعث بالا رفتن مهارتشان خواهد شد. در واقع نقصی احساس می شود که با وارد کردن یا ترکیب یک تکنیک دیگر سعی میکنند آن محدوده خالی را پر کنند.
بسیاری از صاحب نظران در دنیای رزمی توصیه های مختلفی در رابطه با ترکیب یا تلفیق تکنیک های رزمی از چند رشته ی متفاوت داده اند. برخی با این روش موافق و برخی مخالفند در این نوشتار سعی می کنیم موضوع را از پایه بررسی کنیم و در نهایت قضاوت با خود هنرجویان است.
در ابتدا هنر رزمی چیست؟
هنر رزمی از فلسفه ای به قدمت جهان طبیعت ریشه می گیرد. فلسفه ای بنام (نظم)
نظم یعنی اقدامات و عواملی هماهنگ و موزون.نظم عامل بقا و رشد جهان هستی است و طبیعت بر پایه نظم استوار است.حتی اگر به بدن خودمان نگاه کنیم،بطور مثال اگر ضربان قلب،سیستم گردش خون،هضم و جذب غذا و… منظم نباشند زندگی طبیعی ما دچار اختلال می شود. نظم عامل موفقیت و زیبایی و کمال در طبیعت و دنیای اطراف ما است.
هنر رزمی چیزی نیست جز نظم در حمله و دفاع. هر شخص عامی در یک مبارزه میتواند واکنش نشان دهد و ضرباتی وارد کرده و یا دفاع کند اما درصد موفقیت او بسیار پایین است. هنر رزمی یعنی تنظیم نوع ضربات،شدت،سرعت،زاویه،تقسیم وزن،عقب کشیدن یا پیش روی،گرفتن،پرتاب کردن و… و سپس تمرین و جا انداختن این نظم در بدن. قرار دادن چندین ((نظم حرکتی)) مثلا دفاع یا حمله و یا شکل و موقعیت بدن در کنار هم بطوریکه هماهنگ و کامل باشد موجب ایجاد یک سیستم یا سبک رزمی خواهد شد. برای مثال سبک وینگ چون دارای نظم خاصی در دفاع حمله،نشست و غیره است که در نهایت باعث بالا رفتن سطح موفقیت در مبارزه می شود. و یا سبک های دیگر در دنیای هنرهای رزمی(تای چی، آی کی دو،موی تای،بوکس و…)
نکته ی مهم این است که بر روی ایجاد یک سیستم منظم یا سبک رزمی تفکر و تجربه بسیاری بکار رفته و طی سالیان متوالی بدست ما رسیده است. توجه کنید که نمی گوییم سبکهای رزمی از هر نظر کامل هستند و نقصی ندارند ولی مطمئنا حرکات و شیوه نظم در یک سیستم باهم در توازن و هم پوشانی است.
درست مثل یک قطعه موسیقی که هر بخش آن با نظم و ترتیب خاصی ایجاد زیبایی و دلبری می کند.اگر یک ساز در سمفونی خارج از نظم و خط حرکتی کل موسیقی، نواخته شود باعث از هم پاشیدن آهنگ خواهد شد. حرکات منظم یک سیستم رزمی در کنار هم ایجاد سمفونی زیبای توانایی میکند. سمفونی به اسم وینگ چون یا سایر سیستم های رزمی.
حال فرض کنید ما یک نوع مشت یا لگد خاص را وارد این سمفونی کنیم؟چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ کاری که ما میکنیم پاشیدن کل سیستم رزمی است.
توجه کنیم که ترکیب یک ساز جدید در یک موسیقی احتیاج به استاد موسیقی دارد. شخصی که سالهای سال با سازهای مختلف کار کرده و در نهایت می داند که چه سازی موسیقی را زییبا تر میکند. اشتباه اکثر افراد این است که قبل از کسب مهارت و بینش کافی و کامل از یک سیستم منظم رزمی اقدام به ترکیب و تلفیق آن با یک سیستم دیگر میکنند که این کار همان از بین بردن درصد موفقیت در هنر رزمی است.قبل از اینکه سیستمی را ناقص بدانیم و آن را با یک سیستم دیگر بیامیزیم باید در آن بطور کامل مهارت کسب کنیم و از هر نظر آن را بشناسیم. پس از آن باید سیستم جدیدی را که سعی در ترکیب آن با سیستم قبلی داریم را هم بطور کامل و در حد استادی شناسایی کنیم. در این صورت شاید بتوانیم با ترکیب این دو نظم ، نظم جدیدی ایجاد کینم.اشتباه افراد این است که با صرف چند سال تمرین در یک رشته اقدام به ترکیب آن با رشته ی دیگر میکنند. مثلا مشت بوکس را وارد تای چی میکنند و یا حرکات جودو را با موی تای ترکیب می کنند. این در حالی است که انها حتی در سیستم منظم قبلی هم مهارت کافی بدست نیاورده اند و این تلفیق های ناشیانه نتیجه ای جز پایی آوردن درصد موفقیت ندارد.
چراکه آن تکنیک یا حرکت و نظم جدید هم خوانی چندانی با کل سیستم حرکتی ما در دفاع و حمله ندارد و در واقع (یک ساز ناکوک است)
از طرفی تفکراتی در هنرهای رزمی وجود دارند که از آنها سوء برداشت شده. برای مثال فلسفه ی رزمی کار بزرگی مانند بروسلی بر نداشتن شیوه خاص است، اینکه همچون آب باشیم و قالبی نپذیریم.
این حرف بروسلی دستمایه ی افراد سودجو و ناآگاه شده است.آنها با تفسیر خود از حرف بروسلی رشته ها را بدونه مهارت یا بینش عمیق، ترکیب و تلفیق می کنند و فکر میکندد اگر فرضا مشت بوکس با ضربات پای تکواندو ترکیب شود شخص شکست ناپذیر خواهد شد. که صد البته همیشه ناکارآمدی این ترکیبها به وضوح قابل مشاهده است.
سخن بروسلی خارج از نظم نبود. آیا می توان گفت حرکات بروسلی در دفاع و حمله منظم نیست و خارج از اصول و فقط طبق شرایط بوده است؟؟ حرف بروسلی محدود نشدن به یک سیستم بود ولی نه قبل از انکه مهارت لازم در آن سیستم کسب شود! بروسلی بر استاد شدن در تمامی تکنیک های منظم تاکید داشت نه صرفا پر کردن نقص مهارتی خود با یک تکنیک از یک دنیای متفاوت.
در نهایت قضاوت با خود هنرجوی محترم است.
آیا میتوان یک سیستم منظم چند هزار ساله را بدونه آگاهی و مهارت کافی کم و زیاد کرد؟
چه زمان می توانیم از مهارت خود در یک سیستم منظم رزمی مطمئن باشیم؟

 

سیهینگ فرشاد رنجبر

 

۵/۵ - (۱ امتیاز)
بازگشت به لیست

مطالب مرتبط

1 نظر در “نظم و ضد نظم

  1. Emir گفت:

    تامل بر انگیزه؛

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *